کاظم استادی
چکیده
کتاب تفسیر منسوب به امام حسن بن علی عسکری(ع) یا تفسیر ابومحمد اطروش، از تفاسیر مأثور متقدم شیعه است؛ که از دیرباز میان اندیشمندان شیعه امامیه، مخصوصاً علمای متأخر، مورد مناقشه و گفتگو بوده است؛ و حتی عدهای، آن را به نسبت امامیین عسکریین(ع)، جعلی و موضوع میدانند. مناقشات دربارۀ این کتاب، چند بُعدی است؛ یعنی هم شامل تاریخ تألیف و انتساب ...
بیشتر
کتاب تفسیر منسوب به امام حسن بن علی عسکری(ع) یا تفسیر ابومحمد اطروش، از تفاسیر مأثور متقدم شیعه است؛ که از دیرباز میان اندیشمندان شیعه امامیه، مخصوصاً علمای متأخر، مورد مناقشه و گفتگو بوده است؛ و حتی عدهای، آن را به نسبت امامیین عسکریین(ع)، جعلی و موضوع میدانند. مناقشات دربارۀ این کتاب، چند بُعدی است؛ یعنی هم شامل تاریخ تألیف و انتساب کتاب به مؤلف میشود، و هم شامل اسناد، راویان و محتوای کتاب میشود. بنابراین لازم است این تفسیر از جهات گوناگون مورد بررسی قرار گیرد؛ که یکی از این ابعاد، بررسی رجالی راویان این اثر است؛ تا مشخص شود که سلسله اسناد تفسیر چگونه هستند؟ آیا در این سلسله راویان، افتادگی و اضطرابی وجود دارد؟ و نیز، وضعیت رجالی این راویان چگونه میباشد؟ چون بررسی راویان اسناد تفسیر تا شیخ صدوق، در مقالات دیگری پرداخته شده، در نوشته حاضر، فقط به بررسی رجالی ده تن از راویان اسناد این تفسیر، از شیخ صدوق تا عسکری اطروش پرداخته شده است. در این بررسی رجالی راویان، مشخص شد که غالب راویان این بخش از اسناد تفسیر، در منابع امامیه، مجهول هستند؛ و مابقی آنها نیز، توثیق نشدهاند
کاظم استادی
چکیده
کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)، از تفاسیر روایی با حدود 379 روایت است؛ که با نزدیک به یکصد نسخه خطی متأخر، در نوع خود، کمنظیر است. این اثر، جدای از بیتوجهی فهرستنویسان و تراجم نگاران به آن، از جهات مختلفی همچون: «تاریخ تألیف، انتساب کتاب به مؤلف، اسناد و محتوای کتاب»، مناقشهآمیز است. یکی از این مشکلات، که لازم به تأمل ...
بیشتر
کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)، از تفاسیر روایی با حدود 379 روایت است؛ که با نزدیک به یکصد نسخه خطی متأخر، در نوع خود، کمنظیر است. این اثر، جدای از بیتوجهی فهرستنویسان و تراجم نگاران به آن، از جهات مختلفی همچون: «تاریخ تألیف، انتساب کتاب به مؤلف، اسناد و محتوای کتاب»، مناقشهآمیز است. یکی از این مشکلات، که لازم به تأمل است، بررسی اسناد این کتاب میباشد؛ هم از نظر بررسی شکلی اسناد در نسخههای خطی، هم بررسی راویان اسناد، از نظر افتادگی و ترجمه رجالی. در پژوهش حاضر، ضمن معرفی پنج نوع اسناد این تفسیر و نیز بررسی رجالی راویان اسناد این تفسیر تا شیخ صدوق، مشخص شد این اثر، که به احتمال بسیار قوی متعلق به ناصر اطروش و از میراث زیدیه است، حدود دویست سال «ارسال طویل نسخهای» دارد؛ و نیز در بررسی رجالی ده تن از راویان اسناد آن تا شیخ صدوق، مشخص شد که جدای از افتادگیها و ارسال این اسناد، بیشتر راویان این اثر، «ناشناس، مجهول و یا ضعیف» هستند. همچنین به نظر میرسد که شیخ صدوق این کتاب را، حداقل به شکل کنونی، در اختیار نداشته است.